این توانائی یاد گیری آنچه شما در خود ندارید نیست، بلکه تقویت آنچه در درون شماست و ممکن است با من و یا دوستتان متفاوت باشد و شما باید آن را خودتان کشف کنید و آن را تقویت کنید و درست مانند این است که من در موسیقی استعداد دارم و شما در نقاشی و دیگری در سخنوری

      تمامی روش ها مناسب هستند اما این شما هستید که باید بدون آنکه متوجه شوید و رویا پردازی کنید آن را تشخیص داده و تقویت نمایید، از ابتدا خود را گول نزنید که از فردا می توانم مثلا هنگامی که در خیابان در حال قدم زدن هستم فردی را که در چند قدمی من و با فاصله از من حرکت می کند به خودم متوجه کنم ، با تمرین می توانید اما شاید توانائی دیگری در شما وجود دارد و بجای این که بخواهید سالها این خصلت را در خود بوجود آورید تنها در طی چند روز در شما آن نیروی خاص و توانائی می تواند تقویت شود و  نشان داده شود و سپس بروی توانائی های دیگرتان کار کنید .

       در پی این نباشید که سریعا بروی فوائد مالی، سوء استفاده از رئیس تان ، دوست دخترتان ، دوست پسرتان یا غیره و  آن توانائی ها متمرکز شوید مطمئن باشید به محضی که در خصوص موارد غیر طبیعی درونتان متمرکز شوید آن را از خود دور می کنید ، این جریانی است که می بایستی در درونتان به آرامی شکل بگیرد و کم کم پرورش داده شود و بعد به فکر توانائی های دیگر باشید

   اما چند روش کلی داریم که در اینجا اختصار وار به آنها اشاره می کنم و درست همانند ورزش دو میدانی که می گویند مادر همه ورزش هاست این نحوه عملکرد شما را آماده حرکت می کند و نه ایجاد کردن، آماده تقویت می کند نه بوجود آوردن: 

تنفس

اولین و مهمترین نکته رسیدن اکسیژن به تمامی سلول هاست درست همانند این است که اگر به بدن شما غذا نرسد شما توانائی حتی بلند شدن از روی زمین و حرکت کردن را ندارید پس ابتدا آنچه را در کلاس هایتان برای تنفس صحیح آموزش داده شده است را انجام دهید اما برایش اصلا تلاش نکنید بلکه روش را به آرامی انجام دهید و هیچ چیز را به بدن و فکر و ذهن خود تحمیل نکنید

راه رفتن

نکته دیگر درست راه رفتن است و توجه کردن به حرکت تمامی اجزائتان ، پاها ، دست ها ، قلب ، فکر ، ذهن ، ...

زیرا هنگام راه رفتن تمامی اعضاء بدن شما در حال حرکت است

نگاه کردن

گاهی فکر می کنید چشم های خود را نازک تر کنید یا چشم های خود را خیلی باز کنید ، اصلا این کارها را انجام ندهید بلکه یک نگاه طبیعی و بسیار طبیعی ولی عمیق داشته باشید اما فکر نکنید بلکه این یک جریان ساده روزانه قبل از آشنائی با این وبلاگ و یا هر کلاسی است که می روید نگاه کردن اما عمیق بدون تلاش

گوش کردن

از امروز قدرت شنیداری خود را با سکوت درونی خود در هر کجا هستید افزایش دهید همه چیز را بشنوید برای مثال می گویند یک رهبر ارکستر تمامی سازهای که نواخته می شود را می شنود برای شما شاید کمی گیج کننده باشد و می گوید مگر امکان دارد باید بگویم بله امکان دارد کما این که شما خودتان یک رهبر ارکستر را می بینید که تمام گروه را براحتی کنترل می کند اما واقعا به همه گوش می دهد و تلاش نمی کند برای این که باید گوش بدهد این نکته انجام کاری بدون تلاش زیاد خیلی مهم است البته در ابتدا کمی سخت است زیرا می خواهید برایش تلاش کنید و این طبیعت واقعی بدن شما نیست زیرا بدن شما از نظر طبیعی در مقابل هر تلاشی مقابله می کند ، هر گاه می خواهید تمرکز کنید بدن تلاش می کند متمرکز نشود اما همین بدن بطور طبیعی اگر به او اجازه دهید بهترین تمرکز را خودش بخودی خود انجام میدهد زیرا در طبیعتش آرامش و حرکت در جریان سیگنالهای زندگی است

حرف زدن

سعی کنید هنگام پاسخ دادن به سئوالی و یا در هنگام روبرو شدن با دوستی با آرامی بدون عجله بدون تلاش و آنچه را که به بدنتان آرامش می دهد بیان کنید و این زمانی است که فرکانس پاسخگوی شما با فرکانس سئوال کننده یکی شود برای بهتر روشن شدن این مسئله اینطور بیان می کنم فرض کنید دوست شما در کنار شما ایستاده و به ارامی از شما سئوالی میکند شما هم ناخداگاه به آرامی به او پاسخ می دهید و اگر همین شخص بلندتر صحبت کند شما نیز در همان فرکانس موجی کمی بیشتر کمی کمتر شروع به جواب گوی خواهید داشت ( امروز آن را فقط و فقط برای درک این مسئله امتحان کنید اگر آرام با دوستتان حرف بزنید او هم آرام پاسخ می دهد اما اگر خیلی بلندتر از شما شروع به حرف زدن کند چون در فرکانس موجی صحبت کردن شما قرار نگرفته همدیگر را درک نمی کند به قولی ارتباط تمامی باهم ندارید بلکه کلامی دارید و این طبیعت اصلی نیست )

اگر در کلاس هایتان برایتان گفته باشند انسان های اولیه با نگاه کردن با یگدیگر حرف می زدند یعنی یک ارتباط روحی کلامی و درختان و حیوانات و همه اجزاء طبیعت به همین صورت هستند پس برایش اصلا تلاش نکنید این در طبیعت و شما و همه اشخاص وجود دارد .

خوب تا همیجان تمرینان را نگاه می دارم و به مثالی در انتهای نوشته ام بسنده می کنم :

همه شما در فیلم های در داستانها شنیده اید می گویند " عشق در یک نگاه " این تمامیت گفته و سخن امروز من است ، گاهی از ازدواج دو نفر متعجب می شوید یکی قد بلند و دیگری قد کوتاه یکی ثروتمند و دیگری در سطجی پایین تر ولی چرا این دو با هم ازدواج کرده اند ، حتما شما نیز این تجربه را داشته اید و گفته اید نمی دانم مثلا مریم چرا با فرهاد ازدواج کرده است و این مصداق همین گفته است گاهی اوقات تفاهم ، آرامش ، عشق و همبستگی روحی به اینصورت پیش می آید و این همان نکته ای است که از دیر باز گفته شده است یعنی عشق در یک نگاه و اکثر اوقات تا زمانی که این دو در موج و فرکانس طبیعی در کنار یگدیگر هستند در آرامش بوده و بمحضی که این تعادل بهم بخورد یا از هم طلاق می گیرند یا زندگی مشقت باری را دارند

تا زمانی دیگر در آرامش باشید و از زندگی لذت ببرید

" همین توجه شما به خواندن این خطوط یک تمرکز بود که دیگر به هیچ چیز توجه نداشتید عملا شما اولین تمرین را پشت سر گذاشتید "

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: